دره بهشت

این اسم مقدسه به اندازیه کلمه عشق و نماز و ...

دره بهشت

این اسم مقدسه به اندازیه کلمه عشق و نماز و ...

خواب غفلت

 

اگر همه پنجره ها با من غریبه شوند هراسی نیست !

چشمهایت دریچه ای رو به طلوع آرزوهایم میباشد

و من هر شب

به بالشم

که از جنس خیال نرم آغوش توست ، می سپارم

که مرا

درست در ساعت ماه ومهتاب

بیدار کند ...

مبادا که شبی ، تماشای آسمانی نگاهت را

زیر باران نوازش و بوسه

خواب بمانم .......

 

نظرت چیه؟

 

چرا وقتی باطری کنترل تلویزیون تموم می شه دکمه های اونو محکمتر فشار میدیم؟

چرا اگر به کسی بگید که در فضا 4 میلیارد ستاره وجود داره باورش میشه؟

 ولی اگر بهش بگید رنگ دیوار خیسه خودش با دست امتحان می کنه تا مطمئن بشه؟

چرا برای انجام مجازات اعدام با تزریق آمپول سمی، از سرنگ استریل استفاده می کنن؟

چرا تارزان بعد از این همه وقت که تو جنگل بوده ریش و سیبیل نداره؟

آیا میشه زیر آب گریه کرد؟

 

تلافی

 

می خوام تلافی بکنم

 

چشمای تو یادم می یاد

 

مخوام برم از پیشت

 

صدای تو بازم می یاد

 

چرا ولم نمی کنی

 

چرا نمی ذاری برم

 

برو که من خسته شدم

 

می دونی طاقت ندارم

 

یه روز تلافی می کنم

 

هر چه بدی کردی به من

 

این همه بی وفاییات

 

جواب خوبی بود به من

 

هر چی صبوری می کنم

 

می گم یه روز درست می شه

 

چقدر باید ببینمت

 

اینکه زندگی نمی شه

 

فکر کن

فکرشو کن یه روز خیلی ساده

 

بگم که عشقم از سرت زیاده

 

فکرشو کن که نه بشه جوابم

 

خط بزنم اسمتو از کتابم

 

فکرشو کن اگه یه روز نباشم

 

مثل تو شم مثل تو بی وفا شم

 

فکرشو کن بی تو نفس بگیرم

 

یه روز بیام قلبمو پس بگیرم

 

یه لحظه فکر کن و ببین

 

چه ساده میشه بد شد

 

ساده وبی تفاوت از هر کسی رد شد

 

کاری نکن یه روزی

 

تحملم تموم شه

 

کاری نکن که رفتنت

 

یه روزی آروزم شه

 

 

 

می خواستمت

 

می خواستمت تو را ، تنهام گذاشتی

 

برای اشکام وقتی نذاشتی

 

دلتو فروختی به یه کسه دیگه

 

ولی نگاهت اینو نمیگه

 

می خواستمت

 

ولی نموندی

 

عشقم بودی

 

دلمو سوزوندی

 

باید بمیرم این روزو نبینم

 

چون بهتر که بی تو بمیرم

 

چشمای نازت صدای سازت

 

چقده خوبه صدای آوازت

 

توی خیابون یا توی ایوون

 

هر جا می شینم تو رو می بینم

 

می گم که ای کاش پیشت می موندم

 

دستام تو دستت واست می خوندم

 

دستمو خوندی پیشم نموندی

 

بدون دلم رو بد جور سوزوندی

 

می خوام بخوابم تا لحظه دیدار

 

تا باصدای نازت بشم بیدار

 

با بی کسی هات من بودم که ساختم

 

دل بهت سپردم سر به زیر انداختم

 

این غمار عشقو من نشناختم

 

ساده بودمو زندگیمو با ختم