دره بهشت

این اسم مقدسه به اندازیه کلمه عشق و نماز و ...

دره بهشت

این اسم مقدسه به اندازیه کلمه عشق و نماز و ...

عشق اساطیری

 

نه از خاکم ......نه از بادم ،

نه در بندم ....... نه آزادم .

نه من لیلاترین مجنون ،

نه شیرینم ، نه فرهادم .

نه از آتش ،

نه از برگم ،

نه از کوهم ،

نه از سنگم .

فقط مثل تو غمگینم ،

فقط مثل تو دلتنگم

 

لازمه ی دوست داشتن

 

داشتیم تو جاده می رفتیم

 

که چشمم افتاد به یه تابلو

 

که روش نوشته بود

 

دوســت داشـــتن دل میـــخواد نه دلیـــل

 


 

تو بارانی من باران پرستم

 

تودریایی من امواج تو هستم

 

اگرروزی بپرسی باز گویم

 

تو من هستی و من نقش تو هستم

هرگز نمیرد

 

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

 

به پیش چشم من تا چشم یاری میکند

 

دریاست چراغ ساحل آسودگیها در افق پیداست

 

در این ساحل که من افتاده ام خاموش

 

غمم دریا

 

 دلم تنهاست.

 

وجودم بسته در زنجیر خونین تعلق هاست

 

خروش موج با من می کند نجوا:

 

 که هر کس دل به دریا زد

 

 رهایی یافت

 

که هر کس دل به دریا زد

 

رهائی یافت

 

مرا آن دل که بر دریا زنم نیست

 

ز پای این بند خونین برکندم نیست

 

امید آنکه جان خسته ام را به آن نایده ساحل افکنم نیست

 

زیبایی پائیز

 

کاش چون پاییز بودم

 

کاش چون پاییز بودم

 

کاش چون پاییز خاموش و ملال انگیز بودم

 

برگ های آرزوهایم یکایک زرد می شد

 

آفتاب دیدگانم سرد می شد

 

آسمان سینه ام پر درد می شد

 

ناگهان توفان اندوهی به جانم چنگ می زد،

 

اشک هایم همچو باران

 

دامنم را رنگ می زد

 

وه چه زیبا بود اگر پاییز بودم

 

وحشی و پر شور و رنگ آمیز بودم