دره بهشت

این اسم مقدسه به اندازیه کلمه عشق و نماز و ...

دره بهشت

این اسم مقدسه به اندازیه کلمه عشق و نماز و ...

گفتم

گفتم که شیرین منی ... گفتی تو فرهادی مگر!

گفتم خرابت می شوم... گفتی تو آبادی مگر!

گفتم ندادی دل به من... گفتی تو جان دادی مگر!

گفتم ز کوی ات می روم... گفتی تو آزادی مگر!

گفتم خموشم سال ها... گفتی تو فریادی مگر!

گفتم فراموشم مکن... گفتی تو در یادی مگر!

گفتم که بر بادم مده... گفتی نه بر بادی مگر!

گفتم که این شعرم بخوان... گفتی که علاف ام مگر!!!

 

نامه عاشقانه پسری عرب به یک دختر ایرانی...........

یا ایـــها المــعشوق , بعد از السلام و الاحوال پرســی انـا

امیـدوارم که مزاجک عین الصحت و السلامت بوده باشد .

و اگر انـــت از احـوال انا خواســته باشـی لاملال لنا سوای

فراقــک , کـــه ان هم انشــــــا الله تعالی فی همـــین ایام

دیدارنا و مرادنا حاصلوننـا . باری یا ایها العزیز انا فــی آتش

العـشق کمثـل الماهیتابه میـــسوزم! و جلز و ولزنا درآمده.

فی کـــل شبها که انا ســرم را علی المتــــــــکا میگذارم ,

اشــــــــــــــــــکنا کمثل الرودخـــــانه جاریه" علی البـــستر

و آه سوزاننی بســـــــــــــــوی آسـمان صعودن !

الهی انا قربـــــــــان انت بروم . انا قسم میخورم بجاننی و

بجانک که فی کـــل شبها ابدا" خواب فـــــــــــی چشماننا

لا داخـــــلون و اغـــلب الی صبح بیــــدارون و گریـــــه زارون فی هجرک .

انا قربان چــــشم و ابرویت بروم و جـــــــــان ناقابل الحقــیر فدای بدن ابیضت بشود !

بـخدا رنگم من هجرانک کمـــــثل الزردچوبه اصفر شــــــده

و قلبنــــــا کمثل الآلبالـــو احمر گردیده .

" آه ... آه یاویلنا کــه هــــــــــــر نصفه شب بیادکم یوقوقو ! یعنـــی وق وق !

میـکنم و هرچه نامه جات العاشقانه بسوی انت ارسالون

هیچ لاجـــوابون گویا انا را آدم لا حسابون !!! "

به جان انت که از جان الحقیر عزیزتر است قلبنا فی فراقک

مـــجروح و لباب قلبنا بروی انت مفتوح !

انا نمیدانم که چرا از من فرارون ! در صورتی کـــــــه انا من

العشـقک بیقرارون گویا لارحم فی قلبک !!!

انــــــــــــــا هستم واحد(اون) جوان(اون) الباسواد و صاحب

المعلومات الکثیره . بــا تــــــــــمام این احوال حاضرم حلقه

العبودیت و الچاکری ترا فی الگوشم آویزاننا!

رحـــــم .... ارحم ! یعنی رحم کن نگذار من(men) جفائک

خودم را با اربـــع نـخود تریاک یقتلون !!!

انا دیـــــگر طاقت الفراغ ندارم و به وصالک مشتـاقون ولـی

خداوند به قدر مثقال ذره وفا فی وجودک لا آفریده !!!

انــــــــــــــا تا ثلاث ماه دیگر مرتبا" فی هر هفته واحد نامة

العاشقانة بـرای انـت مینویسم ! تا بحال زارنا متــــفکرون

و چنانچه باز هم بر درد دلـم لا یرسون آنــقدر اشکنا مـــن

الچشمنا سرازیرون تا جـــــــــــان آفرین تسلیمون !!!

آنکه من الفراقک زردا" و لاغرون

الجوان الضعیف الخفیف الکثیف !

تازگی

  تازگیا ، دوری چقدر
ساکت و مغروری چقد
چه کم راس راسی مجبوری چقدر

 تازگیا طلا شدی
کم شدی ، کیمیا شدی
دیگه صدام نمی کنی
عین غریبه ها شدی

تازگیا باهام بدی
گفتی میام ، نیومدی
نگفته بودی انقدر
بازی با قلب و بلدی

تازگیا سرده نگات
دیگه نمی لرزه صدات
برقی که دنبالش بودم
رفته دیگه از تو چشات

تازگیا را نمی یای
سر قرارا نمی یای
زمستونا نیومدی
حالا بهارا نمی یای

تازگیا کم شدی ، کم
یه عالمه دوری ازم
نمی شه پیدات بکنم
حتی واسه دوست دارم

تازگیا خیال کنم
باید ازت سوال کنم
خیال داشتن تو رو
تو رویاهام محال کنم

تازگیا ، کم می یارم
به جای بارون ، می بارم
یه جوری فرصت بده که
بگم چه قدر دسوت دارم

تازگیا چه ناز شدی
عجیبی ، عین راز شدی
شعر و ترانتم خوبه
کلی ترانه ساز شدی

تازگیا چه بی حواس
عاشق داری از چپ و راس
بی وفا انصافت کجاس
رفتن و نازت مال ماس

تازگیا عجیب شدی
تنها که نه ، غریب شدی
به ما که می رسی یه کم
نجیب بودی ، نجیب شدی

تازگیا حرف شماس
همش می گی دست خداس
اما بذار بهت بگم
حسابت از همه جداس

تازگیا تو سال نو
بدجور می میرم واسه تو
چون می دونی دوست دارم
ناز نکن از پیشم نرو

 بی وفا انصافت کجاس
رفتن و نازت مال ماس
بمون که ثابت بکنی
حسابت از همه جداس

نامه رسید به آخرا
باید سپردت به خدا
فقط یه قولی بده که
دلت بمونه پیش ما

 

دو بیتی

پاییز را دوست دارم چون فصل غم است

غم را دوست دارم چون گواه دل است

دل را دوست دارم چون عشق را به من آموخت

عشق را دوست دارم چون تو را دوست دارم

برنامه هسته‌ای ایران - ویکی‌پدیابرنامه هسته‌ای ایران

مرکز فراوری اورانیوم اصفهان یکی از مراکز تولید سوخت هسته‌ای ایران است.استفاده از
انرژی هسته‌ای برای مقاصد صلح آمیز در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی مطرح شد و با
ایجاد سازمان انرژی اتمی ایران، آغاز پروژه راکتور اتمی بوشهر و مشارکت مالی ایران
در طرح‌های فناوری سوخت اتمی فرانسه ادامه یافت.
با وقوع انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ تا مدتی این مقوله متوقف شد. ماجرای گروگانگیری
دیپلمات‌های امریکایی در تهران و جنگ ایران و عراق منجر به تغییر موضع کشورهای غربی
با ایران شد و مساعدت آنها را برای تکمیل این پروژه غیر ممکن کرد. شرکت آلمانی
کا.و.او که پیمانکار این پروژه بود از ادامه کار سرباز زد.
در بحبوحه جنگ ایران و عراق و کمبود شدید منابع نیرو در کشور، ایران با روی آوردن
به اسپانیا و ژاپن کوشش در تکمیل پروژه بوشهر کرد که موفقیت آمیز نبود. سپس
قراردادی با روسیه برای به انجام رساندن کار نیروگاه بوشهر امضا شد که کار آن هنوز
ادامه دارد و چند بار زمان پایان پروژه به تعویق افتاده است.
آمریکا و اسرائیل بر آنند که ایران با «کمک مخفیانه» منابع پاکستانی موفق به ساخت
مراکز لازم برای تولید سوخت هسته‌ای از جمله غنی‌سازی اورانیوم شد. به دلیل امکان
استفاده دوگانه از این فن‌آوری در تولید تسلیحات هسته‌ای مورد اعتراض کشورهای دیگر
بویژه دیگر اعضای آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که ایران نیز عضوی از آن می‌‌باشد
قرار گرفت و ناچار به بازرسی‌های این سازمان تن در داد. ایران این ادعا را رد
می‌کند و می‌گوید تمام برنامه هسته‌ای ایران داخلی و بر مبنایی بنیادی می‌‌باشد که
بطور اصولی و با طرح استقلال کامل فناوری هسته‌ای از بدو انقلاب اسلامی بازسازی و
اجراء شده است.
اگر چه ایران از دیدگاه قوانین آژانس بین المللی انرژی اتمی و همچنین از نقطه نظر
پیمان‌نامه منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای حق تحقیق و استفاده صلح‌آمیز از فن‌آوری
هسته‌ای را دارد، کشورهای غربی به رهبری آمریکا تلاش پیگیری را آغاز کرده‏اند که
ایران را برای همیشه از هرگونه استفاه از فناوری انرژی هسته‏ای منع کنند. تلاشهای
زیادی در سال ۲۰۰۵ صورت پذیرفت و در مارس ۲۰۰۶ پرونده هسته‏ای ایران به شورای امنیت
سازمان ملل ارجاع شد.
در آوریل ۲۰۰۶ ایران اعلام کرد که موفق به غنی‌سازی اورانیوم به میزان ۳٫۵ درصد شده
است.