دره بهشت

این اسم مقدسه به اندازیه کلمه عشق و نماز و ...

دره بهشت

این اسم مقدسه به اندازیه کلمه عشق و نماز و ...

شهادت آب

 

یک محقق ژاپنی به نام ایموتو با انتشار یافته‌های تحقیقات خود مدعی شد که مولکول‌های آب هوشیار بوده و نه تنها نسبت به محیطی که در آن قرار دارند شکل پذیر هستند بلکه نسبت به مفاهیم انسانی نیز تأثیرپذیرند.
نظریه این محقق ژاپنی که تاکنون از سوی مؤسسات علمی فیزیکی و زیست‌شناسی مورد تأیید قرار گرفته است، مبتنی بر بررسی نمونه‌های فراوانی از کریستال‌های منجمد شده آب و مقایسه آن با یکدیگر است.
پروفسور «ایموتو» ‌که یافته‌های خود را در سه جلد کتاب ارائه کرده است، معتقد است که مفاهیم متافیزیکی محیط بر روی شکل و ترکیب مولکولی آب تأثیر می‌گذارد.
این دانشمند ژاپنی که فارغ‌التحصیل دانشگاه یوکوهاماست، دارای یک مؤسسه تحقیقاتی به نام SHM در ژاپن است که امور تحقیقاتی مربوط به کریستالیزه شدن آب را در آنجا انجام می‌دهد. 


آب، پیام مهمی برای ما دارد. آب به ما می‌گوید که نگاه عمیق‌تری به خودمان و محیط اطرافمان بیندازیم. زمانی که با آیینه آب به تماشای خود می‌نشینیم، این پیام به طور شگفت‌آوری خود را شفاف و درخشان می‌کند و در می یابیم که زندگی بشر مستقیما به کیفیت آبی که در اطراف ما یا درون بدن ماست، روی آورده است. تصاویر و اطلاعات ارائه ‌شده در این مقاله،‌ بازتابی از فعالیت «ماسارو ایموتو» است. «ایموتو» کتابی با نام «پیغام آب» منتشر کرده که برگرفته از یافته‌های تحقیقات جهانی وی است. اگر شما نسبت به تأثیرپذیری افکارتان از وقایع درون یا پیرامونتان شک و تردید دارید، اطلاعات و عکس‌هایی که در اینجا آورده شده را ببینید. این تصاویر که مستقیما بر اساس نتایج به دست آمده در کتاب «ایموتو» است، مطمئنا در فکر و ذهن شما دگرگونی پدید می‌آورد و عقاید شما را عمیقا تغییر می دهد .
بنا بر آنچه در کتاب «ایموتو» آمده است، انرژی ارتعاشی بشر، افکار، نظرات و موسیقی بر ساختار مولکولی آب اثر می‌گذارد.
«ایموتو»، تغییرات مولکولی آب را به وسیله تکنیک‌های عکسبرداری و مشاهده میکروسکوپی به صورت سند و مدرک درآورده است. به این صورت که وی قطراتی از آب را به صورت یخ درآورده و سپس آنها را در یک فضای تاریک میکروسکوپی مورد آزمایش که از قابلیت‌های عکاسی برخوردار بوده، قرار داده است. تحقیقات وی، آشکارا تغییر شکل ساختار مولکول آب را به نمایش گذاشته است و اثر محیط بر ساختار آب را نشان می‌دهد.
«ایموتو» به تفاوت‌های جالب ‌توجهی در ساختار کریستالی آب دست یافته است که از منابع گوناگون و شرایط مختلف در روی کره زمین تهیه شده‌اند.

برای درک بهتر این موضوع چندین مثال همراه با عکس آورده می شود :

۱- یکی از آزمایش های ایموتو تاثیر دعا بر شکل مولکول های آب بود . بدین منظور از عده ای خواست تا کنار رودخانه فوجی وارا ایستاده و دعا کنند . او نتایج عکسبرداری از مولکولهای آب را قبل از دعا و بعد از دعا به صورت زیر ارائه داده است :

شکل مولکول آب قبل از دعا

 

شکل مولکول آب بعد از دعا

۲- آزمایش دیگر او اثر موزیک های مختلف بر مولکول آب بود :

اثر آهنگ بتهوون بر مولکول آب

 

اثر آهنگ باخ بر مولکول آب

 

اثر رقص گروه کاواچی ژاپن بر مولکول آب

 

اثر موسیقی هوی متال بر مولکول آب

۳- در یکی از آزمایشات خود تاثیر کلمات مختلف بر مولکول های آب را به زبانهای مختلف مقایسه کرد بدین منظور کلمات مختلفی را روی بطری آب چسباند و اثراتش را مشاهده کرد :

اثر کلمه ی ادلف هیتلر

 

اثر کلمه ی مادر

 

شکل مولکول آبی که به زبان ژاپنی به آن گفته شده متشکرم

بنا به اظهارات ایموتو نوع گویش و زبان کلمات و یا گفته هایی که بر مولکولهای آب تاثیر می گذارند در این امر دخیل نیست چون هوشیاری آب به حدی است که مفهوم آنها را به هر زبانی که باشد درک می کند و بر اساس آن شکل می گیرد .

او معتقد است که مولکولهای آب رودخانه هایی که در دامن طبیعت و دور از شهر و آدمیزاد جریان دارند  دارای شکلی زیبا و برعکس شکل مولکولهای آب دریاچه ها و رودخانه هایی که از شهر و از کنار مردم عبور می کنند به دلیل افکار و رفتار منفی مردم زشت و نازیباست . 

مولکول آب یکی از رودخانه های ژاپن

 

مولکول آب یخ قطب جنوب

 

مولکول آب دریاچه ای در مرکز ژاپن

 

مولکول آب رودخانه ای که از میان شهرهای اصلی ژاپن می گذرد

۴- ایموتو معتقد است دعا از راه دور هم بر روی آب اثر میگذارد و ثابت کرد که به محض تفکر در مورد چیزی بلافاصله هاله های انرژی ما چه منفی و چه مثبت به سمت آن  میروند . بنا براین ازچند نفراساتید مسایل معنوی ژاپن که هیچکدام در توکیو زندگی نمیکردند خواهش کرد که ر‌اس ساعت معینی به آب مورد آزمایش او که یک فنجان از آب لوله کشی توکیو بود  فکر کنند ودعا کنند که زیبا شود :

تصویر مولکول بعد از دعای اساتید

جالب این است که تمامی اشکال زیبای مولکول آب به صورت ۶ ضلعی است به استثنای یک مورد که در یکی از آزمایشات ایموتو شکل مولکول آب ۷ ضلعی شد و در حال حاضر پروفسور ایموتو بر روی این موضوع تحقیق می کند .

ایموتو اظهار دارد که هر وقت آبی در کنار بوته های گل جریان داشته باشد ، مولکولهای آن سعی می کنند که شکل خود را به صورت آن گل تغییر دهند .

بنا بر آزمایشات یکی از محققان ایرانی به نام حمیده بی طرف ، زیبا ترین شکل آب زمانی است که آیه های قرآن بر آن خوانده شود !

حالا با تمام این حرفها و با آگاهی از این موضوع که ۷۰ درصد کره زمین و ۷۰ درصد بدن ما آدمها از آب تشکیل شده :

باز هم جرات می کنیم که به هم بگیم : دوستت ندارم ، ازت بدم میاد ، حالم ازت به هم می خوره ، ...

کدوم موسیقی رو برای گوش دادن و زمزمه کردن انتخاب می کنیم ؟

 

 

زن سالاری

 

چند وقت پیش یه کتابی خوندم ، دیدم جالبه گفتم شمام استفاده کنین.

اوریانا فالاچِِی ، نویسنده ی کتاب جنس ضعیف تحقیقاتی در مورد زن های مالزی می کرده و به گروهی از زن های مادر سالار برخورد کرده که داخل یه جنگل و به شیوه ی گروهی زندگی می کردند.

اوریانا فالاچی راجع به منطقه ی جنگی که زن های مادر سالار توش زندگی می کردند،توضیح می ده و بعد تعریف می کنه که با کاظم خان (مترجمش)توی یکی از کلبه های اون دهکده می رن که چندتا زن هم اونجا بودن. توی اون کلبه چشمشون به چرخ خیاطی و گرامافون می خوره. از کاظم می خواد که سؤال کنه این اشیا مال کیه و بعد:

جمیله جوون ترین زن حاضر جواب می ده :

این جهیزیه ی شوهر منه،وقتی ازدواج کردیم اون ها رو با خودش آورد.

کاظم خان پرسید:

 شوهرت کجاست؟

_خونه ی مادرش

_چرا خونه ی مادرش؟

_برا اینکه من اون رو به خونه ی مادرش روونه کردم.کار نمی کرد و حتی به جمع آوری شیره ی درخت هم که یکی از سبک ترین کارهاست ، تمایل نشون نمی داد. نه قادر بود درختی رو ارّه کنه، نه می تونست چوب ببره و نه بلد بود برنج بپزه!

من هم بیرونش کردم.موقع اون رسیده که مرد ها هم گلیم خودشون رو از آب بیرون بکشن. زمانه عوض شده. دروغ می گم؟!!

اوریانا فالاچی بعد توضیح می ده که هیچ مردی توی اون جنگل زندگی نمی کرده و فقط حق داشته وقتی زنش بهش اجازه می ده برای چند روزی بیاد و برگرده. و این طوری ادامه می ده :

مسن ترین زن ها که به گفته ی جمیله نود و دو سال از عمرش می گذشت و نبیره هم داشت، در وسط نشسته و بقیه دورش حلقه زده بودن. اوّلین سؤال را این طوری مطرح کردم :

_می خوام بدونم در این منطقه زن ها چگونه حکومت می کنن؟

«حوا» یکی از زنان به من خیره شد و گفت:

_چه طور؟ مگه توی اروپا زن ها حکومت نمی کنن؟!

_خیر ، در اروپا مردها حکومت می کنن.

_نمی فهمم!

چنین توضیح دادم :

منظورم اینه که در اروپا خانواده توسط مرد ها  اداره می شه و مرد نام خانوادگی خودشو به زن و بچّه هاش می ده.

_یعنی به جای اینکه زن نام خانوادگیشو به مرد بده، مرد چنین کاری می کنه زن هنگام تولد فرزند از نام خانوادگی مادر استفاده نمی کنه؟

_ البتّه.

_ آه! ولی قطعأ مَرده که از زن اطاعت می کنه. این طور نیست؟

_ خیر ، معمولأ این طور نیست. این زنه که از مرد اطاعت می کنه.

کاظم خان مشغول ترجمه بود و به اینجا که رسیدشلیک خنده ی مادر سالار ها فضا را پر کرد.انگار خنده دار ترین لطیفه ی سال را براشون تعریف کرده باشم. یکی شکمش رو گرفته بود ، دیگری محکم بر زانوان خود می زد و مسن ترین زن هم به شدت می خندید و دندان های کرم خورده اش را کاملأ نمایان می ساخت . بالاخره بازوانش را رو به بالا برد و به نظر می رسید که می خواد بگه: «ساکت! مثل اینکه در این جا سو ء تفاهمی وجود داره!»

مسن ترین مادر سالار ها سرش را به طرف من خم کرد و گفت:

_ نزد شما چه کسی به خواستگاری مرد می ره؟!

از کاظم خواستم برایش شرح دهد که در اروپا معمولأ مرد است که زن را خواستگاری می کند و اگر عکس این موضوع روی بده، مردم عقیده دارن که زمانه عوض شده و فساد دنیا را فرا گرفته.

«حوا» پرسید:

_ پس زن نمی تونه مردش را انتخاب کنه؟

_ معمولا" خیر.

_ و اگر زنی مردی رو در جنگل تصاحب کنه؟

_ معمولا" در اروپا مردان زنان را در جنگل تصاحب می کنن.

زنان یکی پس از دیگری به یکدیگر خیره شدن و اون وقت همه با هم نگاه پرسشگرشان را متوجه من ساختند. احساس کردم من را دیوانه پنداشته اند. یکی از زنان پرسید:

پس این زنه که پس از ازدواج باید در خانه ی مرد زندگی کنه؟!

_ البتّه!

.........

 

اگه دقت کده باشین این زنها در جنگ زندگی می کردن بنابرین جامعه و شیوه ی زندگی ما روی اونا اثر نذاشته. یعنی به اونا تلقین نشده که شماها ضعیفین ، نمی تو نین و ....

یعنی زن ها هم اگه بخوان می تونن دست کم توی خانواده ی خودشون سالار باشن.

البته ما اینجوریشم نخواستیم. یعنی خداییش این طوریشم چندش آوره!

ولی زن ها باید بتونن حقشون را بگیرن. یه حدیثه الآن درست یادم نیست که از کی بود ولی مضمونش مهمه:

         «حق دادنی نیست ، بلکه حق گرفتنی است.»

یعنی باید عرضشو داشته باشی ، خودت حقتو بگیری وگرنه نه تنها حقتو ازت می گیرن، تازه کم کم باورشون می شه  که این اصلا" حق تو نبوده!! به همین راحتی!

یعنی هر چی بیشت کنار بیای سطح توقعات مردم و جامعه ازت بیشتر می شه . حالا خود دانی!

یادمون باشه:

برای شنا کردن به سمت مخالف رودخونه قدرت و جرأت لازمه.وگرنه هر ماهیِ مرده ای هم می تونه از طرف موافق جریان ون حرکت کنه!

 

 

به من می گویند: اگر برده ای را خفته دیدی، بیدارش نکن؛ شاید خواب آزادی می بیند.

و من به آنها می گویم:اگر برده ای را خفته دیدید ، بیدارش کنید آزادی را برایش توصیف کنید.                   

 

          «جبران خلیل جبران»

 

یادگیری

 

روانشناسی یادگیری (Learning Psychology)


هیلگاد روانشناس آمریکایی در یک تعریف جامع یادگیری را اینگونه تعریف می‌کند: " یادگیری یعنی؛ تغییر نسبتا پایدار در رفتار که بر اثر تجربه در توانایی‌های بالقوه فرد بوجود می‌آید."

دیدکلی

  • تفاوت سطح انسان قرن 21 با اجداد غارنشین را چه چیزی پر می‌کند؟
  • یادگیری در زندگی انسان چه نقشی دارد ؟
  • ایا یادگیری محدود به مدارس و آموزشگاهها است ؟

نقش یادگیری در همه صحنه‌های زندگی نمایان است. یادگیری تنها آموختن مهارتی خاص با مطالب درسی نیست؛ بلکه در رشد هیجانی ، رشد شخصیتی ، تعامل اجتماعی انسان دخالت دارد. انسان یاد می‌گیرد که از چه چیزی بترسد، چه چیزی را دوست بدارد و کجا چگونه رفتار کند. در واقع نوزاد از همان لحظه تولد درگیر فرآیند یادگیری می‌شود و این توانایی است که باعث پیشرفت و تفاوت روزانه او تفاوت انسانهای یک نسل از انسانهای نسل قبل از خودشان می‌شود.

فرآیند یادگیری با توجه به اهمیتش همیشه مورد توجه بوده و در این مورد
دانشمندان بسیاری اظهار نظر ، پژوهش و نظریه پردازی کرده و جواب بسیاری از سوالات را روشن کرده‌اند، بطوری که می‌توان با صراحت و اطمینان در مورد اینکه "یادگیری چیست ؟ ، چگونه رخ می‌دهد و عوامل موثر کدام هستند ؟ " بحث کرد.

ویژگی‌های یادگیری

تغییر در رفتار

یادگیری همره با "تغییر" است، به گونه‌ای که بعد از کسب یادگیری موجود زنده (از جمله انسان) رفتارش (بیرونی یا درونی) به یک روش یا حالت جدید تغییر می‌یابد. این تغییر هم در رفتارهای ساده و هم در رفتارهای پیچیده دیده می‌شود.

پایداری نسبی

درست است که یادگیری همراه با تغییر است ولی هر تغییری یادگیری محسوب نمی‌شود، بلکه تغییرات ناشی از یادگیری پایداری (Permanency) دارند؛ و تغییراتی که پایداری نداشته باشند را نمی‌توان به یادگیری نسبت داد (نظیر تغییرات ناشی از مصرف دارو یا مواد ، هیجانها ، خستگی و... که پس از رفع اثر دارو ، موضوع هیجان یا رفع خستگی و...تغییرات نیز ناپدید می‌شوند). فردی که مسئله یا چیزی را یاد گرفته است تغییرات حاصل از آن را همواره با خود دارد و در مواقع لازم به اجرا در می‌آورد.

توانایی‌های بالقوه

یادگیری در فرد نوعی توانایی ایجاد می‌کند، بدین معنی که " تغییرات پایدار در رفتار" نتیجه تغییر در "توانایی‌ها" است، نه تغییر در رفتار ظاهری. اگر طرف دیگر این توانایی‌ها همیشه مورد استفاده قرار نمی‌گیرند بلکه بعضی مواقع بصورت بالقوه هستند و هر وقت موقعیت و فرصت استفاده فراهم شود؛ از حالت بالقوه خارج و به حالت بالفعل (عمل) در می‌آیند. مثلا فردی که دوچرخه سواری را یادگرفته است، اگر موقعیت دوچرخه سواری برای او فراهم نباشد این توانایی بصورت بالقوه در فرد باقی می‌ماند و هر وقت موقعیت و فرصت دوچرخه سواری فراهم شود (مثلا یک دوچرخه در اختیار او قرار گیرد) این توانایی از بالقوه به بالفعل (حالت عمل) در می‌آید. این بدان معنی است که یادگیری هیچ وقت از بین نمی‌رود.

تجربه

هر نوع تغییر در توانایی‌های بالقوه زمانی یادگیری محسوب خواهد شد که بر اثر "تجربه" (Experience) باشند، یعنی"محرک‌ها" (عوامل) بیرونی و درونی بر فرد (یاد گیرنده) تاثیر بگذارد (نظیر خواندن کتاب ، گوش دادن به یک سخنرانی ، زمین خوردن کودک و فکر کردن در باره یک مطلب و ...) بدین ترتیب تغییرات پایداری که در توانایی افراد بوسیله عواملی به غیر از تجربه بدست می‌آید یادگیری محسوب نمی‌شود. تغییرات پایدار غیر تجربه‌ای بیشتر عوامل رشدی را دربر می‌گیرند (نظیر عضلانی شدن ، دندان درآوردن ، تغییرات بلوغ ، پیر شدن و ...).

یادگیری یا وراثت

بحث در مورد نقش یادگیری و وراثت (Inheritance) به سه نظریه متفاوت که هر یک طرفداران خود را دارند؛ منتهی می‌شود. گروه اول از این دیدگاه دفاع می‌کنند که "این وراثت است که رفتار و اعمال ما را شکل می‌دهد و یادگیری نقشی زیادی ندارد. گروه دوم به نقش مطلق یادگیری تاکید و وراثت را رد می‌کنند. اما در دهه‌های اخیر نظریه سومی نیز مطرح گردید که در آن بر نقش "تعاملی وراثت و یادگیری" تاکید شده است. هم از لحاظ نظری و هم از دیدگاه تحقیقی نظریه سوم بهترین دیدگاه و راهکار را دارد. از دیدگاه این گروه هیچ کدام مطلق نیستند، بلکه آنها کامل کننده یکدیگر هستند.

"انسان موجودی یادگیرنده است اما انسان چیزی را یاد نمی‌گیرد، مگر آنکه قبلا در ساخت ژنتیکی‌اش ، توانایی‌ها و برنامه ریزی‌هایی وجود ندارند که مستقل از توارث باشد و هیچ رفتاری وجود ندارد که تحت تاثیر یادگیری قرار نگیرد مثلا کودکان بعد از سن معینی شروع به "خزیدند ، ایستادن و راه رفتن" می‌کنند (نقش وراثت) با این حال در ابتدا نواقص و مشکلات زیادی دارند که با گذشت زمان و در اثر تجاربی که بدست می‌آورند، آنها را اصلاح می‌کنند (نقش یادگیری).

نظریه‌های یادگیری

تداعی گرایی (Associationism)

تداعی سنت گرایی از ارسطو فیلسوف یونانی باقی مانده است که در اواخر قرن نوزده و در اوایل قرن بیستم بصورت علمی و با عنوان‌های "شرطی سازی ، نظریه‌های محرک - پاسخ و رفتار گرایی" در آزمایش‌های پاولف (Pavlov )، ترندایک ( Thorndike) و اسکینر (Skinner) و ..." مورد مطالعه واقع شده است. این نظریات بر پیوند بین محرک‌ها و پاسخ‌ها تاکید و یادگیری را حاصل آن می‌دانند. این نظریات "شناخت ، تفکر " و هر فرآیندی را که قابل مشاهده مستقیم نباشد را مردود می‌دانند.

یادگیری اجتماعی (Social Learning)

نظریه یادگیری اجتماعی شکل دیگری از نظریه‌های تداعی گرا است که در کارهای البرت بندورا (Albert Bandura) و جولیان راتر (Julien Rotter) دیده می‌شود. این نظریه‌ها هم بر رابطه "محرک- پاسخ" تاکید دارند ولی در کنار آن بوجود "متغیرها و عوامل شناخت درونی" واسطه بین "محرک- پاسخ" اعتقاد دارند. این کار آنها بازتاب و تقویت کننده رویکردهای شناختی در روانشناسی است.

شناخت گرایی (Cognitiveism)

تاکید "رویکرد شناختی" معمولا ، بر ادراک (Perception) ، تصمیم گیری (Decision making )، پردازش اطلاعات و... است این نظریه‌ها در مخالفت با "تداعی گرایی افراطی" بوجود آمدند. در واقع این نظریه‌ها به جنبه‌هایی از فرآیند یادگیری توجه کردند که در نظریه‌های تداعی گرا کنار گذاشته و حتی مردود اعلام شده بود. از نظریه پردازان این حوزه می‌توان با نظریه‌های (Gestalt)، پردازش اطلاعات و ... اشاره کرد.

حافظه و یادگیری

به نظر می‌رسد انسان هر چه دارد (منظور پیشرفت‌ها) از برکت وجود حافظه (Memory) دارد. در واقع اگر حافظه نبود، شواهدی هم برای وجود یادگیری در دسترس نبود. گفته شده اگر حافظه نبود انسان مجبور بود هر لحظه و هر روز روشن کردن آتش را یاد بگیرد. بدین ترتیب حاقظه و یادگیری بطور جدایی‌ناپذیری باهم ارتباط دارند. حافظه ، یادگیری را با ذخیره کردن تجربیات و یکپارچه کردن آنها تسهیل می‌کند.

برای ثبت ، نگهداری و بازخوانی موضوعات یادگرفته شده مراحل سه گانه "
رمز گردانی (Coding)، اندوزش (Storage) و بازیابی (Retrieval) لازم است. و این سه مرحله خود در قالب انواع سه گانه حافظه یعنی حافظه فوری (Immediate Memory)، حافظه کوتاه مدت Short- Term Memory)) و حافظه بلند مدت (Long- Term Memory) مورد بررسی قرار می‌گیرد.

فیزیولوژی یادگیری و حافظه

تمام اتفاقات مربوط به یادگیری (چه از نوع تداعی و چه از نوع شناختی) و تمام مراحل و فرایندهای مربوط به حافظه در مغز انجام می‌گیرد. تحقیقات زیادی درمورد محل و موقعیت نورونهایی که با یادگیری و حافظه در ارتباط هستند، شده است تا به سوالاتی از قبیل "مکانیزم عصبی یادگیری و یادآوری چگونه است؟ ، چگونه خاطره‌ها نگهداری می‌شوند؟ و... پاسخ داده شود.

این تحقیات به نظریه‌های زیاد و متفاوتی مانند
نظریه تثبیت (Consolidation Theory) ، نظریه سنتز پروتئین (Portion Synthesis Theory) ، نظریه میانجی‌های عصبی (Neurotransmitter Theory) و... منجر شده است. اما باز هم اطلاعات و آگاهی انسان از فرایند دقیق این اعمال ناقص است و پژوهش‌هادر این زمینه ادامه دارد.

گستره روانشناسی یادگیری

کلید ورود به مطالعات و مباحث روانشناسی مطالعه و آگاهی از روانشناسی یادگیری است. روانشناسی یادگیری پایه‌ای برای درک و فهم سایر حوزه‌های روانشناسی است و سایر حوزه‌های روانشناسی نیز از نظریات و تحقیقات روانشناسی یادگیری استفادهای وسیعی می‌برند. در کنار این موضوع روانشناسی یادگیری در زندگی روزمره از کاربردی‌ترین حوزه‌های روانشناسی است مدرسه ، آموزشگاه‌ها ، روشهای تربیت کودک ، آموزش رانندگی ، روش‌های درمانی و انتقال تجربیات از نسلی به نسلی دیگر به یادگیری و روشهای آن وابسته هستند.

چشم انداز این علم

این تفکر که "در آینده از اهمیت و جایگاه یادگیری کاسته خواهد شد"، محال است. توجه ، مطالعه ، اظهار نظر و نظریه پردازی در حوزه یادگیری و روش‌های آن از قدمتی چند هزار ساله برخوردار است و به نظر می‌رسد این وضع در آینده هم ، همین باقی خواهد ماند. انسان همیشه دنبال روش‌های جدید و بهتری برای یادگیری است. در حال حاضر پژوهش‌های مرتبط با "یادگیری شناختی" از پرکارترین و مقدم‌ترین حوزه‌ها است و در آینده هم این حوزه فعالیت بیشتری خواهد داشت.

 

آیا می دانید؟

 

آیا میدانستی خرگوش و طوطی تنها حیواناتی هستند که می‌توانند بدون برگشتن اشیاء پشت سر خود را ببینند؟

 آیا میدانستی که اگر همه یخهای قطب جنوب آب شود بر سطح آب اقیانوسها هفتاد متر اضافه می شود و در این صورت یک چهارم

خشکیهای کره زمین زیر آب میرود؟

 آیا میدانستی که کبد یا جگر تنها عضو داخلی بدن است که اگر با عمل جراحی قسمتی از آن برداشته شود دوباره رشد میکند ؟

آیا میدانستی که میزان انرژی که خورشید در یک ثانیه تولید میکند ، برای تولید برق مورد نیاز تمام کشورهای جهان به مدت یک میلیون

سال کافی است ؟

آیا میدانستی که قلب میگو ها در سر آنها قرار دارد؟

 آیا میدانستی که گونه ای از خرگوش قادر است 12ساعت پس از تولد جفت گیری کند؟

 آیا میدانستی که سطح شهر مکزیک سالانه بیست و پنج سانتیمتر نشست میکند؟

آیا میدانستی که موشهای صحرایی سالانه یک سوم منابع و ذخایر غذایی جهان را نابود میسازند؟

آیا میدانستی که بیشترین سرعتی که انسان آن را تجربه کرده است چهل هزار کیلومتر در ساعت در سال شصت و نه میلادی با سفینه

آپالو ده بوده است؟

آیا می دانستی که یک زنبور قادر است رنگهای سبز ، آبی و حتی ماورای بنفش را که برای ما انسانها نامرئی است را ببیند؛ اما رنگ قرمز

خالص را تشخیص نمی دهد و اشیای قرمز را به رنگ سیاه می بیند:

در ضمن یک زنبور باید بر روی چهار هزار گل بنشیند تا بتواند به اندازه یک قاشق عسل تهیه کند.

 

بیوگرافی داریوش

 
داریوش سلطان غم

 


بیوگرافی داریوش



بدون شک او پدیده ای درتاریخ موسیقی ایران است،ترانه های داریوش از خواسته ها و افکار مردم ایران در سه دهه اخیر متاثر گشته.داریوش افسانه است.اویکی از هزاران خواننده ایست که در دوران معاصر چون ستاره میدرخشد.ترانه های او در ارتباطی نزدیک با رنج و خوشی زندگی متداول ایرانیان است،مردمانی سختی کشیده و دوستدار آزادی.او با بیانی ژرف و بدور از اغراق به بیان احساسات ایرانیان می پردازد. موسیقی او همانند شعراش دارای نظم است،احساسات ژرف و عمیق،از اینرو ترانه های داریوش درقلب مردم جای دارد.
داریوش در 15 بهمن سال 1329 خورشیدی درتهران بدنیا آمد.اوسالهای اولیه عمر خود را در میانه،کرج و کردستان سپری کرد.استعداد خدادادی او در 9 سالگی و در زمانی که برای اولین بار برروی صحنه سن مدرسه قرار گرفت آشکار شد و در 20 سالگی توسط حسن خیاط باشی از تلوزیون ایران به مردم معرفی شد و با ترانه افسانه و جاوید"بمن نگو دوست دارم"درقلب مردم جای گرفت.اوبا پیدایش عصر بی همتای سبک نوین موسیقی ایران همدوره بود.
داریوش هرگز با عقاید تحمیلی به اجتماع خود سازگار نبود،ترانه های او حاصل اشعار و موسیقی انسانهایی وارسته چون شاملو،نادرپور،جنتی عطایی،قنبری وبیات است.این موضوع سبب گشت تا ترانه های او در رابطه با عشق،صلح،آزادی و عدالت سروده شوند.پس از انقلاب دیگر عرصه ای برای داریوش و هنرش نبود ازاینرو وی از سرزمین مادری خود کوچ کرد و بهمراه همسر(فیروزه)و دختر9ساله اش(بیتا) در آمریکا بسر میبرد.
کارهای او شامل بیش از 200 ترانه در 25 آلبوم است.داریوش کنسرتهای بیشماری را در تالارهای بزرگ جهان چونnotably Wembley (لندن)،Carnegie Hall (نیویورک)، Kennedy Center (واشنگتن دی سی )، Koncertos (استکهلم )، Greek Theater (لس انجلس)و Universal Amphitheater (لس آنجلس)به اجراء درآورده است.
داریوش در هنر عکاسی نیز صاحب سبک است،همچنین در دو فیلم سینمایی "یاران" و "فریاد زیرآب" نیز ایفای نقش نموده.ترانه ها و پیامهای داریوش بسیار جلوتر از تفکرات عصر اوست.
حتی جهان عرب نیز با سبک غنی داریوش آشناست و ترانه های او را پذیرفته است،در فستیوال موسیقی،فیلم ورسانه های تصویری که چندی پیش در بحرین برگذار شد داریوش بعنوان نماینده سبک معاصر و منحصر بفرد موسیقی ایران این سبک را به جهان معرفی کرد و برنده بالاترین نشان صلح گشت. وی در مراسم اختتامیه این جشنواره ندای آزادی را بخصوص برای سرزمین مادری خود ایران سرداد.


این هم وب سایت داریوش اقبالی.!!!!!!برید حالشو ببرید
dariush2000