دره بهشت

این اسم مقدسه به اندازیه کلمه عشق و نماز و ...

دره بهشت

این اسم مقدسه به اندازیه کلمه عشق و نماز و ...

الهه ناز

 

دلم گرفته از این واژه های سرگردان

 

از این ترانه غمگین و خسته و گریان

 

که زاده می شود اما نمی نویسم من

 

که خسته ات نکند درد عشق بی درمان

 

 

نه بهتر است ندانی که عاشقت هستم

 

فرشته ای تو و این شعر های یک انسان

 

و بال های تو را اشک اگر بسوزاند

 

بدون بال و پر اینجا میان این زندان؟!

 

 

نه عاشقم نشو من ذره ذره از خاکم

 

کویر خشکم و در روزگار بی سامان

 

شکنجه می شوم اما ، تو نور امیدی

 

همان الهه نازی که توی شعر بنان-

 

 

- نشسته ای و مرا با تمام خوبی هات

 

گره زدی به نیازی همیشگی در جان

 

بگو چگونه تو را می شود به حرف آورد؟

 

برای گفتن " آری " اواخر آبان...

 

 

تو می رسی به زمین تا کنار من باشی؟

 

و یا عروسی ما ... نه! ندارد این امکان

 

و این سکانس پس از خواندن تمامی شعر:

 

- " نگاه خیس فرشته از عشق یک انسان "

 

 

نظرات 4 + ارسال نظر
سوگل شنبه 28 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 23:03 http://poneyeeshgh.blogfa.com

سلام
ببخشید شرمنده که باز دیر اومدم
خیلی زیبا بود امان از دست این درس
شادو شادونه باشین

بارون یکشنبه 29 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 06:39 http://man-o-baroon.blogsky.com

اما من به حسابی ادبی و این چیزها نذاشتم کامنت شما رو و نوشته هاتون رو. تازه ممنون هم هستم که لطف کردین و نوشتین. موفق باشید...

بنگرى یکشنبه 29 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 09:15 http://www.bangeree.blogsky.com

سلام
خوبی؟
چه دلتنگی ؟؟؟
خیلی وقته نیستی؟؟
موفق و شاد باشی

آسمانی یکشنبه 29 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 13:40

خوب بود.یعنی عالی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد