دره بهشت

این اسم مقدسه به اندازیه کلمه عشق و نماز و ...

دره بهشت

این اسم مقدسه به اندازیه کلمه عشق و نماز و ...

خسته می روم

 
می روم خسته و افسرده وزار
 
سوی منزلگه ویرانه خویش
 
به خدا می برم از شهر شما
 
دل شوریده  ودیوانه خویش
 
می برم تا که در آن نقطه دور
 
شستشویش دهم از رنگ گناه
 
شستشویش دهم از لکه عشق
 
زین همه خواهش بیجا وتباه
 
می برم تا زتو دورش سازم
 
زتو، ای جلوه امید محال
 
می برم زنده به گورش سازم
 
تا از این پس نکند یاد وصال
 
ناله می لرزد، می رقصد اشک
 
آه بگذار که بگریزم من
 
از تو، ای چشمه جوشان گناه
 
شاید آن به که بپرهیزم من
 
بخدا غنچه شادی بودم
 
دست عشق آمد واز شاخم چید
 
شعله آه شدم صد افسوس
 
که لبم باز بر آن لب نرسید
 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد