دره بهشت

این اسم مقدسه به اندازیه کلمه عشق و نماز و ...

دره بهشت

این اسم مقدسه به اندازیه کلمه عشق و نماز و ...

« ناآشنا»

 

باز هم قلبی به پایم افتاد
 
باز هم چشمی به رویم خیره شد
 
باز هم در گیرودار یک نبرد
 
عشق من بر قلب سردی چیره شد
 
بر دو چشمش دیده می دوزم به ناز
 
خود نمی دانم چه می جویم در او
 
عاشقی دیوانه می خواهم که زود
 
بگذرد از جاه ومال وآبرو
 
اوشراب بوسه می خواهد زمن
 
من چه گویم قلب  پر امید را
 
او به فکر لذت وغافل که من
 
طالبم آن لذت جاوید را
 
من صفای عشق می خواهم از او
 
تا فدا سازم وجود خویش را
 
او تنی می خواهد از من آتشین
 
تا بسوزاند در او تشویش را
 
او به من می گوید ای آغوش گرم
 
مست نازم کن که من دیوانه ام
 
من به او می گویم ای ناآشنا
 
بگذار از من من ترا بیگانه ام
 
خیلی مطالبت زیبا می باشد .....ممنونم
 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد