دره بهشت

این اسم مقدسه به اندازیه کلمه عشق و نماز و ...

دره بهشت

این اسم مقدسه به اندازیه کلمه عشق و نماز و ...

انسانیت

اشکی در گذرگاه تاریخ

* * * * * * * * *

از همان روزی که دست حضرت قابیل

گشت آلوده به خون حضرت هابیل

از همان روزی که فرزندان " آدم"

زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید؛

آدمیت مرد!!

گرچه" آدم" زنده بود

از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند

از همان روزی که با شلاق و خون ، دیوار چین را ساختند

آدمیت مرده بود

* * * * * * * * *

بعد دنیا هی پر از آدم شد و این آسیاب

گشت وگشت

قرن ها از مرگ آدم هم گذشت.

ای دریغ،

آدمیت بر نگشت !

* * * * * * * * *

قرن ما

روزگار مرگ انسانیت است

سینه ی دنیا ز خوبی ها تهی ست

صحبت از آزادگی، پاکی، مروت ، ابلهی ست !

صحبت از عیسی و موسی و محمد نابجاست،

قرن" موسی چومبه هاست " !

* * * * * * * * *

روزگار مرگ انسانیت است 

من که از پژمردن یک شاخه گل ،

از نگاه ساکت یک کودک بیمار از فغان یک قناری در قفس

از غم یک مرد در زنجیر

_ حتی قاتلی بر دار _

اشک در چشمان و بغضم در گلوست

وندرین ایام ، زهرم در پیاله ،

اشک و خونم در سبوست

مرگ او را از کجا باور کنم؟

* * * * * * * * *

صحبت از پژمردن یک برگ نیست

وای!!! جنگل را بیابان می کنند.

دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنهان می کنند!!

هیچ حیوانی به حیواینی نمی دارد روا

آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند !

* * * * * * * * *

صحبت از پژمردن یک برگ نیست

فرض کن : مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست

فرض کن : یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست

فرض کن : جنگل بیابان بوده از روز نخست !

در کویری سوت و کور

در میان  مردمی با این مصیبت ها صبور ،

صحبت از مرگ محبت ، مرگ عشق

گفتکو از مرگ انسانیت است

نظرات 1 + ارسال نظر
آدینه بوک پنج‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 21:00 http://www.adinehbook.com

سلام. به فروشگاه اینترنتی کتاب و CD آدینه بوک با تحویل رایگان هم سر بزنید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد