دره بهشت

این اسم مقدسه به اندازیه کلمه عشق و نماز و ...

دره بهشت

این اسم مقدسه به اندازیه کلمه عشق و نماز و ...

فراموش نکنیم ...

 

روزی که خداوند

زمین را به ادم و فرزندانش هدیه کرد

دلها اینقدر سیاه نبود .

درد نبود ..

اه نبود .

این ادم بود که رنگ به رنگ تیره شد .

نسل به نسل

بیشتر و بیشتر

با هم نوعش دشمن دیرینه شد .

اینروزها برفها هم دیگر

طاقت ندارند..

زودتر از همیشه اب میشوند .

به دیگران فکر نکن .

من وتو هم در این سیاهی نقش داریم .

 

خسته از آوارگی ها

   خسته از آوارگی ها

   آسمان با ما غریبه

   دست ما تنها و خالی

   قلب آدم ها غریبه

   بی محبت هر نگاهی

   شیشه چشما غریبه

   از برای بی پناهان

   گردش دنیا غریبه

 

   خفته بر لبهای کوچه

   نغمه های آشنایی

   در خیابان های ساکت

   مانده تنها رد پایی

  
   خاک من کو خاک من کو

   خانه من در وطن کو

   ای خدا اینجا وطن نیست

   عشق من ایران من کو

  
   آنکه سامانی ندارد
  
   سر به خشت غم گذارد

   تن به طوفان می سپارد

   آنکه دیواری ندارد

   آسمان بر شوره زاران

   قطره ای باران نبارد

   در دل آواره هرگز

   دانه شادی نکارد

 

حالا بازم بگو من بدبختم و خدا را فراموش کن

شاید این را نمی دونستی که:

 

اگر جمعیت کره زمین را 100 نفر در نظر بگیریم

آخرین آمار این طور برامون می گه که:

 

57 نفر آسیایی و 21 نفر اروپایی و 8 نفر افریقایی و 6 نفر آمریکایی

52 زن و 48 مرد

30 نفرسفید پوست و 70 نفر رنگین پوست

30 نفرمسیحی اند و 70 نفر مسیحی نیستن

 

فقط 6 نفر از آمریکای شمالی 59 درصد کل ثروت جهان را دارن

80 نفر فقیر هستن و 50 نفر از سوء تغذیه رنج می برن

فقط 70 نفر سواد خواندن دارن

فقط 1 نفر تحصیلات دانشگاهی داره

فقط 1 نفر توی خونه کامپوتر داره

 

حالا واستون بگم که:

اگه عزیزانت را در جنگ از دست ندادی

اگه آزادی و برده نیستی

اگه تا حالا شکنجه و زندانی نشدی

از 500میلیون نفر خوشبخت تری

 

و اگه:

مواد خوراکیت را داخل یخچال نگه میداری

و لباسهات را داخل کمد

و سقفی بالا سرت هست

و جایی برای خوابیدن داری

پس از 57 درصد جمعیت کره زمین ثروتمندتری

 

حالا بازم بگو من بدبختم و خدا را فراموش کن

شوهربرنامه نویس

 وقتی شوهر ادم برنامه نویس باشه:

شوهر: سلام،من Log in کردم.
زن: لباسی رو که صبح بهت گفتم خریدی؟
شوهر:
Bad command or File name.
زن: ولی من صبح بهت تاکید کرده بودم!
شوهر:
Syntax Error, Abort, Retry, Cancel.
زن: خوب حقوقتو چیکار کردی؟
شوهر:
File in Use, Read only, Try after some Time.
زن: پس حداقل کارت عابر بانکتو بده به من.
شوهر:
Sharing Violation, Access Denied.
زن: می دونی، ازدواج با تو واقعا یک تصمیم اشتباه بود.
شوهر:
Data Type Mismatch.
زن: تو یک موجود بدرد نخور هستی.
شوهر:
By Default.
زن: پس حداقل بیا بریم بیرون یه چیزی بخوریم.
شوهر:
Hard Disk Full.
زن: ببینم میتونی بگی نقش من تو زندگی تو چیه؟
شوهر:
Unknown Virus Detected.
زن: خب مادرم چی؟
شوهر:
Unrecoverable Error.
زن: و رابطه تو با رئیست؟
شوهر:
The only User with Write Permission.
زن: تو اصلا منو بیشتر دوست داری یا کامپیوترتو؟
شوهر:
Too Many Parameters.
زن: خوب پس منم میرم خونه بابام.
شوهر:
Program Performed Illegal Operation, It will be Closed.
زن: خوب گوشاتو بازکن، من دیگه بر نمیگردم!
شوهر:
Close all Programs and Logout for another User.
زن: می دونی، صحبت کردن باتو فایده نداره، من رفتم.
شوهر:
Its now Safe to Turn off your Computer

 

به روزهای کودکیمان...

امروز وقتی تو را در کوچه می بینم و تو چادر زیبای خود را جلو می کشی تا نکند نگاه من دلیلی بر گناه تو باشد چه زود ذهنم به عقب بر می گردد.

 

 به روزهای کودکیمان...

 

 آن گاه که تو با موهای لَختِ خود چه زیبا جلو چشمان من می دویدی و من دلخوش از پیدا کردن یک همباری خوشحالترین کودک دنیا بودم . یکدیگر را که می دیدیم آنقدر گرم بازی می شدیم که دیگر دوست نداشتیم خداحافظی کنیم . مادرت اگر از تو می خواست که داداشی را ببوسی تو لبهایت را روی گو نه هایم میهمان می کردی و من بی تفاوت ماشین بازی می کردم. فرقی نمی کرد تنها باشیم یا همه دور و برمان باشند! مهم شیطنتهای هر ر وزه مان بود که باید به کثیف شدن یک لباس شکستن یک شیشه و یا تنبیه مادر می انجامید .  وقتی که با هم خانه گلی می ساختیم اگر دستانمان یکدیگر را لمس می کردند کدامیک به دیگری تلنگر می زدیم که مراقب باشیم این دستها مال هم نیستند ؟! امروز نگاه تو وقتی نگاهم می کنی صدای وقتی در را به رویت باز می کنم و حضور تو وقتی با مادرت برای رعایت احترام همسایگی به خانه مان می آیی همه و همه بوی حیا می دهد و حجب . نمی گویم اگر امروز خود را از من پنهان می کنی کار بدی می کنی گلم ولی نمی خواهم هر روز بیشتر از لحظات پاک کودکیمان دور شویم دوستشان دارم و امروز برای تکرار نشدن دو باره اش کودکانه می گریم .