دره بهشت

این اسم مقدسه به اندازیه کلمه عشق و نماز و ...

دره بهشت

این اسم مقدسه به اندازیه کلمه عشق و نماز و ...

تو

 

تو بخوای

دنیا رو عاشق می کنم

تو بخوای

قد شقایق می کنم

 

توبگو

حالا که عاشق منی

تو بگو

اگه که باور منی

 

وقتی میای

به بوی تو

مست شقایقها

می شم

از تو نگاه عاشقت

تو سینه ام رها می شم

 

گلبرگ اون ناز تنت

وقتی که بارون می زنه

وقتی شمیم اون نگات

به قلب من سر می زنه

 

مثل صدای بارونی

گرمایی اما ارومی

تو گریه و تبسمی

تنها ترین ارزومی

 

تو تکه گم شده ام

وصله قلب دربدر

تو حراج زندگی

پیدا شدی چو رهگذر

 

وقتی که فریاد تو گلوم

گم شده بود خیالی بود

اون نگاه عاشقت

زندگی بود بهاری بود

 

خدا شدی تو قلب من

نفس شدی به حنجره

چو خونی تازه در رگم

رها شدی رها به هم

 

بزار بازم  برات بگم

از رنگ اون چشمات بگم

از دو قلب مهربون

عاشقونه فدات بگم

 

می دونی که میمیرم برات

وقتی نگات سر می زنه

وقتی نگاه عاشقت

به قلبم بوسه می زنه

 

پس بدون قلب ودلم

مال تو شد

از تو کتاب زندگیم

دوست دارم سهم تو شد

 

اشعار کوتاه

 

        تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است

ای به ندای چشم تو این چه نگاه کردن است

       به چه مشغول کنم دیده و دل را که مدام

  دل تو را می طلبد دیده تورا می خواهد

 

 

                         گفتا که میباید بری نامم ز یاد

گفتم آری میبرم نامت زیاد

 

نقش باران

 

تورا چون نقش باران دوست دارم

چو عطر پاک گلها دوستت دارم

تنم چون ماهی افتاده بر خاک

تو را مانند دریا دوست دارم

بخند ای غنچه ی گلزار هستی

که من خندیدنت را دوست دارم

به باغ خاطرم ای لاله ی سرخ

تو را تنهای تنها دوست دارم

چند تا سوال مهم

 

 سلام

این چند تا سوال خیلی مفهوم داره سعی کنید  جواب بدید؟ 

 میگن گریه آخرین سلاح خانمهاست

به نظر تو چی باعث میشه که یه مرد گریه کنه؟

 تا حالا توی یه دوراهی گیر کردی که نتونی تصمیم بگیری یا انتخاب کنی؟

اگر بخوان چشمهای شما رو ازتون بگیرن دوست دارین در آخرین لحظه چی رو ببینین؟

 

اگر ازت بخوان عشق رو در یک کلمه خلاصه کنی اون کلمه چیه؟

 

یک اعتراف خیلی بزرگ؟

 

آیا حاضری برای خوشبختی کسی که دوستش داری ازش بگذری؟

 

به نظر تو فاصله بین عشق و نفرت چقدره؟

 

بزرگترین ریسکی که توی زندگیت کردی چه بوده؟

به نظر تو انسان در طول زندگیش چند بار می تونه عاشق بشه؟

یه ویژگی خاص که تو رو از بقیه افرادی که دور و برت هستن متمایز می کنه؟

 

 

 

 

هزار و یک شب

 

گفته بودی یه شب هزار شب نمیشه و من عین دختر بچه های احمق ۱۴ ساله گولت رو خورده بودم. هزار شب که کم بود! یک شب به شبهایی که بی تو گذشت اضافه کن و ازش یه قصه بساز که با یکی بود هیشکی نبود شروع بشه.

یکی بود.

هیشکی نبود.

من بودم.

تو بودی.

خدا هم نبود...

 

تمام تنم بوی ساحل گرفته بود.

مستی من نه از الکل بود نه دود.

صدای خش دارم هم مادرزادی بود.

و هر دو برگشتیم به جایی که ازش اومده بودیم!