از رایانه به تلفن ثابت یا همراه
حتما همگی نام نرمافزار Skype به گوشتان خورده است. این برنامه یکی از مشهورترین ابزارهای مخصوص تلفن اینترنتی به حساب میآید که بسیاری از کاربران نیز با آن آشنایی دارند اما همانطور که میدانید با استفاده از این نرمافزار نمیتوان با خطوط تلفن ثابت یا همراه بهطور رایگان ارتباط تلفنی برقرار کرد.
Evaphone
زود نتیجهگیری نکنید! قصد معرفی نرمافزار اسکایپ را نداریم. در این مطلب قصد داریم بجای یک برنامه، سایتی را به شما معرفی کنیم که کار تمام نرمافزارهای تلفن اینترنتی را یکجا و به سادگی برای شما انجام دهد.
سایت اینترنتیEvaPhone با ارائه سرویس رایگان تلفن اینترنتی خود به شما این امکان را میدهد تا بهراحتی با تمام خطوط تلفنی دنیا اعم از ثابت و همراه تماس برقرار کنید
روزی، سنگتراشی که از کار خود ناراضی بود و احساس حقارت می کرد، از نزدیکی خانه بازرگـانی رد می شد. در باز بود و او خانه مجلل، باغ و نوکران بازرگان را دید و به حال خود غبطه خورد و با خود گفت: این بازرگان چقدر قدرتمند است! و آرزو کرد که مانند بازرگان باشد.
در یک لحظه، او تبدیل به بازرگانی با جاه و جلال شد. تا مدت ها فکر می کرد که از همه قدرتمند تر است، تا این که یک روز حاکم شهر از آنجا عبور کرد، او دید که همه مردم به حاکم احترام می گذارند حتی بازرگانان. مرد با خودش فکر کرد: کاش من هم یک حاکم بودم، آن وقت از همه قوی تر می شدم!
در همان لحظه، او تبدیل به حاکم مقتدر شهر شد. در حالی که روی تخت روانی نشسته بود، مردم همه به او تعظیم می کردند. احساس کرد که نور خورشید او را می آزارد و با خودش فکر کرد که خورشید چقدر قدرتمند است.
او آرزو کرد که خورشید باشد و تبدیل به خورشید شد و با تمام نیرو سعی کرد که به زمین بتابد و آن را گرم کند.
پس از مدتی ابری بزرگ و سیاه آمد و جلوی تابش او را گرفت. پس با خود اندیشید که نیروی ابر از خورشید بیشتر است، و تبدیل به ابری بزرگ شد.
کمی نگذشته بود که بادی آمد و او را به این طرف و آن طرف هل داد. این بارآرزو کرد که باد شود و تبدیل به باد شد. ولی وقتی به نزدیکی صخره سنگی رسید، دیگر قدرت تکان دادن صخره را نداشت. با خود گفت که قوی ترین چیز در دنیا، صخره سنگی است و تبدیل به سنگی بزرگ و عظیم شد.
همان طور که با غرور ایستاده بود، ناگهان صدایی شنید و احساس کرد که دارد خرد می شود. نگاهی به پایین انداخت و سنگتراشی را دید که با چکش و قلم به جان او افتاده است!
به نام اهورا مزدا
اینک که به یاری مزدا تاج سلطنت ایران ،بابل و کشورهای چهارگانه را بر سر گذاشته ام اعلام می کنم که :تا روزی که زنده هستم و مزدا پادشاهی را به من ارمغان می کند کیش و آیین و باورهای مردمانی را که من پادشاه آنان هستم گرامی بدارم و نگذارم فرمانروایان و زیردستان من کیش و آیین و دین و روش مردمان دیگر را پست بدارند و یا آنها را بیازارند . من که امروز افسر پادشاهی را بر سر نهاده ام تا روزی که زنده هستم و مزدا پادشاهی را به من ارزانی کرده ،هرگز فرمانروایی خود را بر هیچ مردمانی تحمیل نکنم و در پادشاهی من هر ملتی آزاد است که مرا به پادشاهی بپذیرد یا نپذیرد ،و هر گاه که نخواهد مرا پادشاه ایران وبابل و کشورهای ۴ گانه ........ تا وقتی زنده هستم نخواهم گذاشت که کسی به دیگری ستم کند و اگر کسی ناتوان بود و بر او ستمی رفت من از وی دفاع خواهم کرد و حق او را گرفته و به او پس خواهم داد و ستمگر را به کیفر خواهم رساند . تا روزی که پادشاه هستم نخواهم گذاشت کسی مال و اموال دیگری را با زور یا هر روش نادرست دیگری از او ،بدون پرداخت ارزش واقعی آن بگیرد. و تا روزی که من زنده هستم نخواهم گذاشت کسی ،کسی را به بیگاری بگیرد و به او مزد نپردازد . من اعلام می کنم که هر کس آزاد است هر دین و آیینی را که میل دارد بر گزیند و هر جا که میخواهد سکونت نماید و به هر گونه که معتقد است عبادت کند و معتقدات خود را به جا آورد و هر کسب و کاری که میخواهد انتخاب نماید تنها به شرطی که حق کسی را پایمال نکند و زیانی به حقوق دیگران وارد نسازد . من اعلام می کنم هر کس پاسخگوی اعمال خود باشد ،هیچکس را نباید به انگیزه اینکه یکی از بستگانش خلاف کرده است مجازات کرد و اگر کسی از دودمان یا خانواده ای خلاف کرد تنها همان کس به کیفر برسد و با دیگر مردمان و خانواده کاری نیست . تا روزیکه من زنده هستم نخواهم گذاشت مردان و زنان را به نام برده و کنیز و یا نامهای دیگر بفروشند و این رسم باید از گیتی رخت بر بندد . از مزدا می خواهم که مرا در تعهداتی که نسبت به ملتهای ایران و کشورهای ۴ گانه گرفته ام پیروز گرداند .