کاش می شد از میان ژاله ها
جرعه ای از مهربانی را چشید
در جواب خوبها جان هدیه داد
سختی و نامهربانی را ندید
کاش میشد با محبت خانه ساخت
یک اطاقش را به مروارید داد
کاش می شد آسمان مهر را
خانه کرد و به گل خورشید داد
کاش میشد بر تمام مردمان
پیشوند نام انسان را گذاشت
کاش می شد که دلی را شاد کرد
بر لب خشکیده ای یک غنچه کاشت
کاش میشد در ستاره غرق شد
در نگاهش عاشقانه تاب خورد
کاش می شد مثل قوهای سپید
از لب دریای مهرش آب خورد
کاش میشد جای اشعار بلند
بیت ها راساده و زیبا کنم
کاش می شد برگ برگ بیت را
سرخ تر از واژه رویا کنم
کاش میشد با کلامی سرخ و سبز
یک دل غمدیده را تسکین دهم
سلام دوست عزیز
متنت بسیار زیبا بود .
**کاش میشد با کلامی سرخ و سبز
یک دل غمدیده را تسکین دهم**
شاد و موفق باشی
سلام
من هم مثل تو عشقم رو می پرستم و دیونه وار دوستش دارم ولی هیج کس رو ندارم حتی شبها در نبودش گریه می کنم
و در انتظار اومدنش می مونم
راستی این کیه که منو کشته
فقط می دونم شخصیت جذابی داره و با کمالات
سلام
خوبی؟؟
ممنون از حضور گرمت
و مرسی از بابت لینک منم لینکت کردم
**التماس دعا**
.
.
.
دانی شمع به دم مرگ به پروانه چه گفت؟
گفت ای عاشق بی چاره فراموش شوی
سوخت پروانه ولی خوب جوابش را داد
گفت طولی نکشد تو نیز خاموش شوی
salam
man moafegham ke az id ba ham chat konim vali to ki oni ?