دره بهشت

این اسم مقدسه به اندازیه کلمه عشق و نماز و ...

دره بهشت

این اسم مقدسه به اندازیه کلمه عشق و نماز و ...

مزه ها خالص نیست

 

مزه ها خالص نیست

آنقدر که صرفنظر می کنم

تو غذات جیوه است،تو نفست سرب،تو چشمات زهر

تلخی میخوام نه چرکی

فشاربلندی ساختمونها رو حس میکنم و بوی قیر،سیاهی اسفالت رو

سایه من کوتاهه،نفسم بریده و کوتاه

مرغهای آویزون رو میبینم، بی پوست و چرخون و زجر کشیده و مرده

برگهای چرمی و تنه های گونی

خورشید از رو غیرت میاد،با چشمهای بسته

موشها گربه میخورند،گربه ها آشغال،آدمها گربه

بزور خنده وگریه،امامها میمیرند و میان

پولها رو میشه شست،خون رو چی؟

چیزی از بین نمیره،ماده و انرژی

میمونی و میبینی و زجر

میدونن و نمیرن و سیاهی مرگ و ابهام و

که میکشی اینور اونور

 

نظرات 2 + ارسال نظر
حسین(مسافر) چهارشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 19:58 http://akherinmosafer.blogsky.com/

این اشعار برای خودتونه؟
زیباست
التماس دعا برای فرج

سپهر پنج‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 23:41 http://www.sepehr-tanha.blogfa.com/

سلام
بله وبت جالبه
ما هم آپیم
بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد