تو را از بین صدهاا گل جدا کردم
تو سینه جشن عشقتارو به پا کردم
برای نقطه پایان تنهائیم
تو تنها اسمی بودی ، که صدا کردم
عشق من عشق من عشق من عشق من
بگو از پاکی چشمت منا لبریز خواستن کن
با دستات حلقه ای از گل بساز و گردن من کن
اگر از مرگ باور ها ، از آدم ها دلم سرده
نوازش کن تو دستامو که خیلی وقته یخ کرده
که خیلی وقته یخ کرده
عشق من عشق من عشق من عشق من
دیگه دلواپس بودن واسم بسه
دیگه بیهوده پیمودن واسم بسه
زیادیم کرده پژمردم
زیادیم کرده غم خوردم
تویه بیداده تنهایی
در عینه زندگی مردن
عشق من عشق من عشق من عشق من
سلام
مثل همیشه واست آرزوی دلی شاد دارم
عیدت مبارک
سلام
آره از بین صدها گل جداش کردم اما افسوس که گل تنهایی بود...
دلت شاد